Untitled Document
 
 
 
  2025 Dec 06

----

15/06/1447

----

15 آذر 1404

 

تبلیغات

حدیث

 

حضرت انس از پيامبر صلى الله عليه و سلم نقل كرده است كه:
"تزوجوا الودود الولود فإني مكاثر بكم الأمم" (روايت أحمد 3/158)
يعنى "زن دوست داشتنى و زاينده را ازدواج كنيد زيرا كه من (در روز قيامت) در بين امتها (از كثرت امتم) فخر ميورزم". (حديث صحيح)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > بی قراری در مصیبت

شماره مقاله : 2430              تعداد مشاهده : 312             تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1389

بي‌قراري در مصيبت: 

شيعيان گمان مي‌برند که با زدن به سر و سينه، چاک‌کردن گريبان‌، زنجيرزني و غيره به ائمه ابراز محبت مي‌کنند و اين را مشارکتي در مصيبت حسين -رضي الله عنه- مي‌شمارند. امام علي به ما مي‌فرمايد: اين کارها حتي براي از دست‌دادن بهترين و برترين انسان، يعني محمد -صلى الله عليه وآله وسلم-، جايز نيست.

الف- باری مي‌فرمايد: «ينزل الصبر على قدر المصيبة، ومن ضرب يده على فخذه عند مصيبته حبط أجره».

«صبر به اندازه مصيبت مي‌آيد و هرکس به هنگام مصيبت دستش را بر ران خود بزند، اجر و پاداش او به هدر مي‌رود و ضايع مي‌شود»[1].

علي-رضي الله عنه- مي‌فرمايد: هر کس دست خود را بر رانش «پايش» بزند اجر و پاداش او به هدر مي‌رود پس کساني که در ماه محرّم قمه مي‌زنند و گريبان پاره مي‌کنند و با شمشير خود را زخمي مي‌کنند و ... و کارهاي ديگري که باعث ناخشنودي خدا مي‌گردد، انجام مي‌دهند، چه توجيهي براي سخن امام -رضي الله عنه- دارند؟

ب- امام-رضي الله عنه- در مناسبتي ديگر مي‌فرمايد: «من أصبح على الدنيا حزينًا، فقد أصبح لقضاء الله ساخطًا.

ومن أصبح يشكو مصيبة نزلت به، فإنما يشكو ربه.

ومن أتى غنيًا فتواضع له لغناه، ذهب ثلثا دينه.

ومن قرأ القرآن فمات فدخل النار، فهو كان ممّن يتخذ آيات الله هزوًا.

ومن لهج قلبه بحبّ الدنيا، التاط منها بثلاث: همّ لا يغبّه، وحرص لا يتركه، وأمل لا يدركه».

«هر کس براي دنيا اندوهگين شد، از قضا و تقدير الهي ناخشنود است.

و هر کس از مصيبتي شکايت مي‌کند که بدان گرفتار شده است، در حقيقت از پروردگارش شکايت مي‌نمايد.

و هر کس نزد توانگري آمد و به خاطر توانگري‌اش در برابر او کرنش و فروتني نمود، دو سوّم دينش را از دست داده است.

و هر کس قرآن را خواند ولي وقتي فوت کرد به دوزخ رفت، از کساني بوده که آيات خدا را مسخره مي‌کنند.

و هر کس که قلبش شيفته دنيا باشد، به سه چيز گرفتار خواهد شد: اندوهي که از او جدا نمي‌شود، حرص و آزمندي که او را رها نمي‌کند و آرزويي که به آن نخواهد رسيد»[2].

شيعيان در روز عاشورا چکار مي‌کنند؟! آيا آنها در مصيبتي که هزار و سيصد سال پيش رخ داده، مشارکت مي‌کنند؟!

آيا عزاداري‌شان به معني اين است که از غم مصيبت حسين به پروردگارشان شکايت مي‌برند؟!

ج- در نهج‌البلاغه آمده است: «و روايت شده که امام -رضي الله عنه- وقتي از صفين برگشت و به کوفه آمد، از کنار شبامي‌ها گذشت، گريه‌ زنان را شنيد که براي صفّين کشته شده‌اند، گريه مي‌کنند. در اين هنگام حرب بن شرحبيل الشبامي که از سران قومش بود به سوي امام بيرون آمد. امام به او فرمود: «أيغلبكم نساؤكم على ما أسمع، ألا تنهوهنّ عن هذا الرنين!».

«آيا نمي‌توانيد زنان خود را ساکت کنيد، آيا آنها را از اين ناله و شيون نهي نمي‌کنيد؟!».

حرب در کنار او -رضي الله عنه- راه مي‌رفت و او سوار بود، امام به او فرمود: «ارجع! فإن مشي مثلك مع مثلي فتنة للوالي ومذلة للمؤمن».

«برگرد، راه‌رفتن فردي چون تو با من باعث به فتنه مبتلا‌شدن حاکم وخوارشدن مؤمنان مي‌گردد»[3].

گريه حرب يک گريه عادي بود که بيانگر سختي وضعيت بود، اما امام -رضي الله عنه- حرب را از آن نهي کرد، پس نظر امام -رضي الله عنه- در مورد ديگر شيون‌هاي نادرست چيست؟



[1]) 18/342 (140).

[2]) 19/52 (24).

[3]) 19/234 (328).


از کتاب: نهج البلاغه را  دوباره بخوانيم، تأليف: عبدالرحمن بن عبدالله الجميعان، ترجمه: جعفر سبحاني، 1427/1385هـ.





 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال يعقوب بن المسيب : دخل المطلب بن حنظب على سعيد بن المسيب في مرضه وهو مضطجع فسأله عن حديث، فقال: أقعدوني فأقعدوه، قال: «إني أكره أن أحدث حديث رسول الله صلى الله عليه وسلم وأنا مضطجع». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی. یعقوب پسر مسیب می گوید: مطلب بن حنظب به عیادت سعید بن مسیب رفت و دید که او بر پهلو خوابیده است، مطلب از وی درباره حدیثی پرسید، سعید گفت: مرا بنشانید، او را نشاندند، سپس فرمود: «من ناپسند می دانم که در حالت خوابیده حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم را بازگو نمایم».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 4561
دیروز : 14951
بازدید کل: 14442664

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010